مطالب حقوقي مطالب حقوقي .

مطالب حقوقي

تعديل اقساط مهريه

تعديل اقساط مهريه

مهريه چيست؟

مهريه، مالي است كه به موجب عقد نكاح  به ملكيت زن در مي آيد كه مي تواند در آن تصرف كرده و هرگاه كه بخواهد، آن را مطالبه نمايد. مهريه، مي تواند به صورت عند المطالبه و حال باشد. در چنين حالتي به محض درخواست زن، بايد پرداخت گردد. همچنين مهريه مي تواند عندالاستطاعه باشد و پرداخت آن منوط به استطاعت مالي مرد باشد. مهر المسمي، مهر المثل ، مهرالسنه و مهر المتعه، انواع مهر، بر طبق قانون مدني هستند.

بعد از صدور حكم مهريه، مرد مي تواند از دادگاه تقاضا كند با توجه به توانايي مالي وي، پرداخت مهريه را تقسيط كند و يا  با درخواست اعسار مهريه از دادگاه درخواست مهلت كند.

قانون تعديل اقساط مهريه

در قوانين مربوط به پرداخت مهريه و نحوه قسط‌ بندي مهريه مقدار مشخصي براي اقساط مشخص نگرديده است. حتي ملاك و معياري نيز براي تعيين آن مشخص نشده و در اين مورد اختيار و اراده قاضي رسيدگي كننده، تعيين‌كننده مبلغ اقساط مهريه مي باشد.

در زمان گذشته مهريه قابل تعديل نبود و چنانچه مردي توانايي پرداخت اقساط مهريه را نداشت به ناچار به زندان مي‌رفت. ولي امروزه وضعيت تغيير يافته و اگر مرد بعد از دادخواست اعسار و تقسيط مهريه هم‌چنان توانايي پرداخت اقساط را نداشته باشد، مي تواند دادخواست تعديل اقساط دهد.

به موجب تبصره ماده ۱۱ قانون نحوه اجراي محكوميت‌هاي مالي، تقديم دادخواست تعديل براي محكوم عليه و محكوم‌له امكان پذير است. بدين صورت ‌كه اگر زوج توانايي مالي پيدا كند، زوجه مي‌تواند دادخواست تعديل بدهد و مهريه اش را يك‌جا يا با اقساط بيشتري دريافت نمايد يا در صورتي كه اوضاع مالي‌ مرد رو به كاهش برود، مي‌تواند دادخواست تعديل قسط مهريه دهد و اقساط مهريه را كم كند.

با توجه به وضعيت اقتصادي امروزه و افزايش هر روزه قيمت سكه، دادخواست تعديل اقساط مهريه در مدت اخير به شدت افزايش پيدا كرده است كه با نظر به اين شرايط، اغلب با تعديل اقساط در دادگاه موافقت مي شود.

به دادخواست تعديل اقساط بايستي استشهاديه نيز ضميمه شود. اين استشهاديه توسط 4 شاهد و گواه به احوال اقتصادي خواهان تعديل اقساط، تهيه مي‌ گردد. اگر تغيير در فيش حقوقي خواهان نيز صورت گرفته باشد، علاوه بر استشهاديه، آن نيز ضميمه دادخواست اصلي شده و تقديم به دادگاه صالح مي‌ شود.

بعد از ثبت و ارجاع و تعيين شعبه، تعيين وقت انجام شده و وقت رسيدگي به طرفين ابلاغ مي‌ شود. در جلسه رسيدگي طرفين دعوي بايستي با ارائه مدارك و شهود، خواسته خود را در دادگاه مطرح كنند.

شهود مي بايست در محضر دادگاه سوگند بخورند و در مورد اوضاع و احوال اقتصادي شهادت دهند. در اين حالت خوانده حق اين را دارد كه خواستار سوگند ياد كردن از تك تك شهود گردد. بعد از همه اين مراحل و پايان يافتن جلسه رسيدگي راي صادر شده و به طرفين ابلاغ مي‌ گردد.

مدارك جهت تعديل اقساط مهريه

• كارت ملي خواهان و در صورت امكان خوانده

• تصوير مصدق استشهاديه• تصوير مصدق دادنامه قطعي مبني بر محكوميت به پرداخت مهريه و تقسيط آن

• فرم ثبت نام در ثنا

• سند ازدواج يا طلاق در صورت امكان

• كارت بانكي براي پرداخت هزينه هاي دادرسي و خدمات قضايي

نكته: چنانچه دعواي اعسار در دادگاه رد گردد، دادگاه علاوه بر حكم به رد دعوا مدعي اعسار را به پرداخت وجوه زير محكوم مي‌ كند:

• خسارت وارده بر خوانده دعواي اعسار البته مشروط به درخواست خوانده.

• حق‌الوكاله وكيل معاضدتي در صورت استفاده از وكيل معاضدتي در حق دولت.


برچسب: مهريه,تعديل اقساط مهريه,قانون تعديل اقساط مهريه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۵۴:۵۳ توسط:ري را موضوع:

توقيف اموال براي مهريه

توقيف اموال براي مهريه

هنگامي كه عقد نكاح ميان زن و مرد منعقد مي گردد، آن ها در برابر هم تكاليف و مسئوليت هايي را بر عهده مي گيرند؛ از جمله اينكه مرد وظيفه دارد به محض مطالبه زوجه، مهريه وي را پرداخت كند. مهريه در هر شرايطي بايستي پرداخت گردد، حتي در صورتي كه زن از مرد تمكين نكند. برخي اوقات ممكن است كه به دليل وجود اختلاف ها يا تصميمات شخصي، زن تصميم بگيرد كه اقدام به توقيف اموال مرد براي مهريه كند. البته توجه داشته باشيد كه توقيف اموال براي مهريه، شامل همه ي مهريه مي شود و موضوع آن از شمول قوانين مربوط به مهريه تا 110 سكه تفاوت دارد.

مراحل توقيف اموال براي مهريه

پيش از هر چيزي بايد توجه كنيد با نظر به اينكه در پروسه توقيف اموال، امكان جابجايي اموال توسط مرد به  فرد ديگري وجود دارد، بنابراين مراجعه به يك وكيل مهريه ضروري است. با اين وجود براي توقيف اموال براي مهريه، زن هم مي تواند به دادگاه و هم به اداره ثبت مراجعه نمايد.

مراجعه به دادگاه خانواده براي توقيف اموال مهريه: در اين شيوه، زن با ارائه دادخواست به دادگاه خانواده دادخواستي با موضوع تامين خواسته براي مطالبه به مهريه ارائه مي دهد. دادگاه به كمك اجراي ثبت اموال را توقيف مي كند. لازم به ذكر است كه طي مدت ده روز از صدور قرار تامين خواسته، بايستي دادخواست مطالبه مهريه را به دادگاه بدهيد. در حقيقت شما نخست از دادگاه توقيف اموال با قرار تامين خواسته براي جلوگيري از نقل و انتقال آن و سپس درخواست مطالبه مهريه را داريد.

مراجعه به اداره ثبت جهت توقيف اموال براي مهريه: اين امكان فراهم گرديده است كه زن با مراجعه به اداره ثبت محل وقوع عقد تقاضاي صدور اجراييه نمايد. درخواست صدور اجراييه به معناي اين است كه اداره ثبت به زوج مهلت مي دهد تا مهريه زوجه را پرداخت كند. اگرمرد به اجراييه عمل نكرد و مهريه را پرداخت نكرد، زن مي تواند اموال او را توقيف كند.

اموال قابل توقيف براي مهريه

هر مالي به جز آنچه كه مستثنيات دين به شمار مي رود را مي توان توقيف كرد، نظير آپارتمان، زمين، خانه، مغازه، ماشين، حساب بانكي، سهام، حقوق كارمندي، ديني كه فرد ديگري بايد به مرد پرداخت كند و …

به طور كلي هر مال منقول يا غيرمنقول را چنانچه به نام مرد باشد و وي مالك آن باشد، قابل توقيف براي مهريه خواهد بود.

مستثنيات دين

همانگونه كه در بالا ذكر شد، اموالي به نام مستثنيات دين وجود دارد كه زن نمي تواند براي دريافت مهريه اش آنها را توقيف نمايد. به موجب ماده 24 قانون نحوه اجراي محكوميت هاي مالي، زن از اموال زير نمي تواند مهريه خود را مطالبه و توقيف آنها را درخواست كند:

خانه مسكوني كه عرفاً در شان محكوم‌عليه در حالت اعسار وي باشد؛ 

وسايل لازم براي زندگي كه براي رفع حوائج ضروري محكوم‌عليه و افراد تحت تكفل او مورد نياز است؛

آذوقه موجود به قدر احتياج محكوم‌ٌعليه و افراد تحت تكفل او براي مدتي كه عرفاً آذوقه ذخيره مي‌گردد؛

كتب و ابزار علمي و تحقيقاتي براي اهل علم و تحقيق متناسب با شان آنها؛

لوازم و ابزار كار كسبه، پيشه‌ وران، كشاورزان و ديگر افراد كه براي امرار معاش ضروري آنها و افراد تحت تكفلشان مورد نياز است؛

تلفن مورد نياز مديون؛

مبلغي كه در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت مي‌گردد، مشروط بر اينكه پرداخت اجاره‌ بها بدون آن موجب عسر و حرج شود و عين مستاجره مورد نياز مديون بوده و بالاتر از شان وي نباشد.

مدت زمان توقيف اموال براي مهريه

با توجه به اينكه درخواست توقيف چه مالي را داشته باشيد، آن مال چه خصوصياتي داشته باشد و از چه راه اقدام مي كنيد و تا چه اندازه راه درست را رفته ايد، مدت زمان توقيف اموال براي مهريه متفاوت است.

رفع توقيف اموال براي مهريه

پس از آنكه زن با انتخاب يكي از اموال قابل توقيف، اقدام به توقيف اموال مرد كرد، پيامكي براي مرد مبني بر اينكه اموال وي توقيف شده ارسال مي شود؛ يعني مال وي غير قابل انتقال شده است. چنانچه مرد به اين مسئله اعتراضي داشته باشد مي تواند اعتراضش را ثبت كند و درخواست رفع توقيف آن را بنمايد. به صورت كلي مرد هنگامي مي تواند درخواست رفع توقيف كند كه ثابت كند مال جزء مستثنيات دين است يا از راه ديگري قابل نقل و انتقال نيست. بنابراين مردان براي رفع توقيف اموال براي مهريه بايد اثبات نمايند كه توقيف آن مال موجب مشقت و سختي آنها در زندگي است و آن مال متناسب با نياز آنها مي باشد و مي تواند جز مستثنيات دين باشد كه البته در اين شيوه مي توانيد به يك وكيل مهريه مراجعه نماييد تا به شما راهنمايي هاي لازم را بدهد.


برچسب: مهريه,توقيف اموال,توقيف اموال براي مهريه,اموال قابل توقيف براي مهريه,مستثنيات دين,مدت زمان توقيف اموال براي مهريه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۵:۱۸:۲۹ توسط:ري را موضوع:

شرايط ازدواج موقت

ازدواج موقت

ازدواج موقت يا صيغه كه با خواندن صيغه محرميت انجام مي گيرد، به ازدواجي گفته مي شود كه در برابر ازدواج دائم قرار داشته و در آن براي مدت مشخص و محدود با تعيين مهريه، عقد ازدواج ميان زن و مرد جاري مي شود و با پايان مدت آن، محرميت آن ها از بين مي رود. ازدواج موقت با نام هاي زير نيز شناخته مي شود:

• نكاح منقطع

• متعه

• ازدواج موقت

• صيغه

• صيغه موقت

• صيغه محرميت

• ازدواج يك ساعته

• صيغه و ازدواج موقت ساعتي

• صيغه ساعتي

صيغه در چه شرايطي صورت مي گيرد؟

ثبت صيغه موقت الزامي نيست و تنها با توافق زوجين و يا در صورت باردار شدن زن انجام مي گيرد.اما از آن رو كه ثبت ازدواج دائم اجباري است و عدم ثبت آن براي مرد مجازات زندان به دنبال خواهد داشت، مردان به 2 شيوه اين ازدواج را ثبت مي نمايند.اين روش ها عبارتند از:

1- مرد به دادگاه مراجعه كرده و اجازه ازدواج مجدد را ميگيرد. در صورتي كه مرد وكيل داشته باشد و زن او نيز تمكين نكند، اين اجازه به راحتي قابل دريافت است.

2- ازدواج به طور عادي صورت مي گيرد و بعد همسر دوم از مرد شكايت مي كند تا ازدواج را ثبت كند.

ويژگيهاي لازم براي ازدواج موقت

• مدت عقد بايستي معلوم شود، در غير اينصورت عقد باطل است؛• تاريخ ابتدا و انتهاي عقد بايستي معين باشد؛

• رضايت كامل دو طرف براي انجام عقد ضروري مي باشد؛

• بالغ بودن طرفين عقد؛• اذن پدر يا جد پدري براي دختر؛

• در صورت خودداري غيرموجه پدر از دادن اجازه، دختر مي تواند از دادگاه مدني درخواست اجازه ازدواج نمايد؛

• تعيين مهريه؛

• مجرد بودن زن؛

• زن در زمان عده نباشد؛

• زوجين پيش از عقد با هم زنا نكرده باشند؛

• خواندن صيغه محرميت توسط عاقد يا خود مرد و زن.

توجه داشته باشيد كه در هر دو شكل ازدواج يك خطبه عقد جاري مي گردد. احكام صيغه به صورت كلي در هر دو مورد صدق مي كند،ولي امكان دارد كه تفاوت هايي در خواندن صيغه در 2 شيوه وجود داشته باشد.

در واقع آنچه از آن صحبت مي كنيم همان صيغه محرميت است كه مي تواند به شكل صيغه محرميت موقت يا دائم باشد؛ بدين معنا كه طرفين، ازدواج موقت ساعتي يا مادام العمر داشته باشند. براي دختر باكره، صيغه و ازدواج موقت بدون اجازه پدر باطل است.

صيغه و ازدواج موقت از نظر شرعي حلال است. بنابراين از نظر قانوني و حقوقي نيز مشكلي ندارد. انجام آن مستلزم شرايطي است كه در ادامه به آن خواهيم پرداخت.

شرايط صيغه چيست؟

براي صيغه و ازدواج موقت نيازي به نوشتن و گرفتن شاهد نيست و خواندن صيغه كافي مي باشد.

چنانچه صيغه ازدواج موقت توسط زن و مرد جاري نگردد و عاقد داشته باشند، عاقد بايستي بالغ باشد.

در ازدواج موقت طلاق وجود ندارد، بلكه با پايان مدت زمان صيغه اتمام مي يابد، يا اينكه مرد بگويد زمان باقيمانده را به همسرم بخشيدم.

مرد مي تواند زني كه همچنان در عقد موقت وي قرار دارد و مدت عده اش تمام نشده را به عقد دائم خود در آورد.

زن نبايد هنگام جاري شدن صيغه موقت در نكاح مرد ديگري باشد.

براي صيغه و ازدواج موقت رضايت طرفين الزامي است.

لازم به ذكر است در رابطه با اينكه آيا مرد مي تواند با همسر موقت خود بيش از چهار ماه رابطه جنسي برقرار نكند ميان علما اختلاف وجود دارد.

همانطور كه خواستگاري از زني كه ازدواج دائم كرده، حرام است، خواستگاري از زني كه به صيغه شخص ديگر در آمده نيز حرام مي باشد.


برچسب: ازدواج موقت,صيغه,نكاح منقطع,صيغه موقت,صيغه محرميت,شرايط صيغه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۰۲:۳۲ توسط:ري را موضوع:

ماليات بر ارث

ماليات بر ارث

يكي از مراحلي روند قانوني دريافت ارث، پرداخت ماليات آن مي باشد. در اين مقاله به جزئيات مربوط به ماليات بر ارث و نكات قانوني آن خواهيم پرداخت.

ماليات بر ارث چيست؟

ماليات بر ارث حقي قانوني بوده كه دولت در ما ترك شخص متوفي داشته و وراث ملزم به پرداخت آن مي باشند. به بيان ديگر، ماليات بر ارث يكي از انواع ماليات هاي مستقيمي مي باشد كه دولت بر اساس قانون دريافت مي كند.

بنابراين چنانچه شخصي فوت كند و ورثه داشته باشد، وراث يا نماينده قانوني آن ها بايد نخست نسبت به اخذ انحصار وراثت اقدام كنند تا رسما به عنوان وراث متوفي مشخص شوند. همچنين وظيفه دارند طي مدت حداكثر 1 سال از تاريخ فوت به سازمان امور مالياتي محل سكونت متوفي مراجعه نمايند و در اظهارنامه اي كه فرم هاي مخصوص آن توسط سازمان امور مالياتي تهيه شده است، اطلاعات هويتي و مكاني متوفي و وراث در زمان فوت و اموال و بدهي ها، هزينه هاي كفن و دفن و واجبات مالي و عبادي و ديون محقق و مسلم متوفي مانند مهريه همسر را درج كنند.

پس از آن به اظهارنامه ها رسيدگي مي شود و بعد از ارزيابي اموال، نتيجه رسيدگي به وراث ابلاغ خواهد شد و هر كدام از وراث به نسبت سهم الارث خود ملزم به پرداخت ماليات متعلقه خواهند گرديد.

اموال مشمول ماليات بر ارث

مطابق قانون اموال مشمول ماليات بر ارث كه درنتيجه فوت فرد انتقال پيدا مي كند، به شرح زير است:

- سپرده‌هاي بانكي، اوراق مشاركت و ديگر اوراق بهادار به‌استثناء موارد مندرج در بند ۲ ماده قانون ماليات هاي مستقيم و سودهاي متعلق به آن‌ها و همچنين سود سهام و سهم‌ الشركه تا تاريخ ثبت انتقال به نام وراث و يا پرداخت و تحويل به آن‌ ها به نرخ 3 درصد؛

- سهام و سهم‌ الشركه و حق تقدم آن‌ها 1.5 برابر نرخ‌هاي مذكور در تبصره ۱ ماده ۱۴۳ و ماده ۱۴۳ مكرر قانون ماليات هاي مستقيم طبق مقررات مزبور در تاريخ ثبت انتقال به نام وراث؛

- حق الامتياز و ديگر اموال و حقوق مالي كه در بندهاي مذكور به آن‌ها تصريح نشده‌است؛

- انواع وسايل نقليه موتوري، زميني، دريايي و هوايي؛

- املاك و حق واگذاري محل يك و نيم برابر نرخ‌ هاي مذكور در ماده ۵۹ قانون ماليات‌ ها اموال و دارايي‌ هاي متعلق به متوفي ايراني كه در خارج از كشور قرار دارد.

اموال معاف از پرداخت ماليات

بعضي از اموال به جا مانده از شخص متوفي، مشمول ماليات بر ارث نيستند و از پرداخت ماليات معاف مي باشند. اين اموال شامل موارد زير هستند:

- وجوه بازنشستگي و وظيفه و پس‌ انداز خدمت و مزاياي پايان خدمت، مطالبات مربوط به خسارت اخراج، بازخريد خدمت و مرخصي استحقاقي استفاده ‌نشده و بيمه‌هاي اجتماعي و همچنين وجوه پرداختي توسط مؤسسات بيمه يا بيمه‌گزار و يا كارفرما نظير انواع بيمه‌هاي عمر و زندگي، خسارت فوت و نيز ديه و نظاير آن‌ها حسب مورد كه يكجا و يا به‌ صورت مستمر به ورثه متوفي پرداخت خواهد شد.

- دارايي هايي كه براي سازمان‌ها، مؤسسات و نهادهاي مذكور در ماده ۲ قانون ماليات‌ها مورد وقف يا نذر يا حبس قرار گيرند. 

- وسايل خانه محل سكونت متوفي

- دارايي هايي كه جزء ماترك متوفي بوده و بر اساس قوانين يا احكام خاص، مالكيت آنها سلب و يا به طور بلاعوض در اختيار اشخاص موضوع ماده ۲ قانون ماليات‌ ها قرار گيرد.

تعيين نرخ ماليات بر اساس نسبت با متوفي

بر طبق قانون ماليات بر ارث بنا بر اينكه تركه متوفي چه مقدار باشد، مالياتي متفاوت در نظر مي گيرند. همچنين نرخ ماليات بر ارث، تابع نسبت وارث با متوفي مي باشد. پس هرچه نسبت وارث با متوفي نزديك‌ تر باشد، ماليات بر ارث كمتر خواهد بود و هر مقدار كه نسبت وارث با متوفي دورتر باشد، نرخ ماليات بر ارث بيشتر خواهد بود.

به صورت دقيق نرخ‌هاي اعلامي سازمان امور مالياتي براي وراث طبقه يك است و به ترتيب براي وراث طبقه دوم 2 برابر و براي وراث طبقه سوم به 4 برابر مي‌رسد. همچنين بايستي در نظر داشت كه چنانچه در هر طبقه حتي يك نفر ورثه در قيد حيات باشد، موجب مي‌شود كه هيچ ارثي به افراد طبقات ديگر تعلق نگيرد.


برچسب: ماليات,ماليات بر ارث,اموال مشمول ماليات بر ارث,اموال معاف از پرداخت ماليات,نرخ ماليات،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۴۵:۲۵ توسط:ري را موضوع:

بخشش ارث

ارثيه

در شرايطي كه ارث براي شخصي كه مي خواهد آن را ببخشد، به طور قطعي، محقق گرديده باشد و وي اهليت قانوني انجام اين كار را داشته باشد، بخشش ارث بر اساس عقد هبه يا صلح و با تنظيم قرارداد، امكان پذير است. از جمله مدارك مورد نياز براي اين كار، گواهي حصر وراثت است.

يكي از رايج ترين مسائل حقوقي كه هر فردي، امكان دارد در طول زندگي خود با آن روبرو شود، مسئله ارث است. در صورتي كه به طور قهري، سهم الارثي به شخص تعلق گيرد، مختار است تا به هر شكلي كه مي خواهد در آن، تصرف كند تا جايي كه با حقوق ساير افراد و قانون در تعارض نباشد.

يكي از تصرفات حقوقي هر شخص در سهم الارث مي تواند، بخشيدن آن به فرد ديگري باشد. بخشش ارث، به فرد ديگر يا ديگر وراث، يكي از مواردي است كه قانون گذار، آن را پيش بيني كرده است و البته انجام اين كار فقط در صورتي اثر حقوقي تمليك دارد كه بر اساس شرايط و شيوه مد نظر قانون گذار، انجام گيرد. به همين سبب آشنايي با شرايط و قواعد اين امر، ضروري مي باشد.

شرايط بخشش ارث

در صورتي كه فردي تمايل داشته باشد، سهم الارث خود را به ديگري، چه ساير وراث چه افرادي به غير از وراث ببخشد، بايستي اين امر را با رعايت شرايط قانوني و در قالب يكي از عقود معين يا نامعين پيش بيني شده در قانون مدني، انجام دهد.

بخشش ارث يا سهم الارث، مي تواند در قالب عقد صلح يا عقد هبه انجام گيرد كه رايج ترين عقد مورد استفاده براي بخشش ارث، عقد هبه است. شرايط بخشش ارث عبارتند از:

- شخصي كه اقدام به بخشش ارث مي كند، بايستي از اهليت قانوني براي انجام اين كار، يعني از عقل، بلوغ و رشد، برخوردار باشد.

- شخص مي بايست با رضايت و قصد و نه از سر اكراه و اجبار، اقدام به بخشش ارث يا همان سهم الارث خود كند.

- بخشش ارث بايستي با جهت مشروع و قانوني و نه با قصدي نظير فرار از دين، انجام شود.

- موضوع ارثي كه بخشيده مي شود، مي بايست به طور دقيق، روشن شود.

چنانچه فرد، به سبب عقد هبه يا صلح، اقدام به بخشش ارث كند؛ اولا بايستي، موضوع هبه يا صلح، محقق شده باشد، بدين معنا كه شخص به صورت قانوني از سهم الارث برخوردار شده باشد و قصد نداشته باشد كه يك امر ظني و احتمالي را صلح يا هبه كند. 

دوما، در هر كدام از اين دو عقد، شخص بايستي حق تصرف در مال را داشته باشد و مالك مال موضوع هبه يا صلح باشد.

سوما، در بخشش ارث به سبب عقد هبه، قبض و قبول به وسيله هبه گيرنده يا همان متهب، انجام گيرد(فوت واهب و يا متهب، پيش از قبض، موجب بطلان بخشش ارث به موجب عقد هبه مي شود). لازم به ذكر است، چنانچه متهب يا فردي كه ارث به او صلح مي شود، محجور باشد، ولي يا قيم وي، بايستي قبول را انجام دهد.


برچسب: ارث,بخشش ارث,شرايط بخشش ارث،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۵:۰۸:۵۰ توسط:ري را موضوع:

ابطال وصيت نامه

وصيتنامه

وصيت، عملي حقوقي مي باشد كه به سبب آن، وصيت كننده به صورت مستقيم يا به واسطۀ ديگري در دارايي ها يا حقوق خود براي پس از مرگ تصرف مي كند. شايا ذكر مي باشد كه علاوه بر معلق بودن وصيت بر فوت و قابل رجوع بودن آن، وصيت رايگان است و نميتوان در آن شرط عوض كرد و به صورت معامله درآورد.

عناصر وصيت

1- موصي يا وصيت كننده

2- موصي له يا شخصي كه به نفع وي وصيت شده

3- موصي به يا چيزي كه به عنوان وصيت به آن مي پردازند

4- وصي يا كسي كه به وصيت عمل مي نمايد.

چند نكات در مورد وصيت نامه

موصي نمي تواند نسبت به همه دارايي هايش هر طور كه مايل است، وصيت كند. به عنوان مثال به برخي از وراث خود بيشتر از بقيه ببخشد يا يك يا چند تن از وراثش را از ارث محروم كند. وصيت متوفي فقط نسبت به يك سوم دارايي هاي او نافذ است و در صورت مخالفت ديگر ورثه با مفاد وصيت نامه، آثار حقوقي بر دو سوم باقي مانده مترتب نخواهد بود.

موصي به صورت قطع يقين بايد اهليت داشته و مجاز به تصرف در اموالش باشد.

وصيت كننده مي تواند از وصيت خود برگردد.

چنانچه موصي وصيت دومي بر وصيت اول خود صادر كند، وصيت دوم مورد قبول است و به اجرا در مي آيد.

به موجب ماده 836 قانون مدني، اگر فرد اقدام به خودكشي كند يا اعمالي كه موجب جراحت و از بين رفتن خود شود، انجام دهد و پس از آن وصيت كند، چنانچه فوت كند وصيت باطل مي شود و درصورتي كه زنده بماند وصيت او نافذ است.

موصي به بايستي ماليت و منفعت عقلايي، قابليت نقل و انتقال داشته و در ملكيت موصي بوده و نبايد متعلق به شخص ثالث باشد.

وصيت كردن بر مال نامشروع باطل است.

وصيت كردن بر چيزي كه بعدا موجود مي شود صحيح است. به بياني وصيت كردن بر حمل كه به تبع موجود مي گردد، صحيح است.

موصي تنها تا يك سوم تركه مي تواند وصيت كند و بيش از يك سوم آن در صورتي نافذ مي باشد كه به تاييد و تنفيذ ورثه برسد.

چنانچه وارثي بيش از يك سوم را تنفيذ نمايد، تنها نسبت به سهم وي نافذ است و چنانچه مال مشخصي را تقويم كرد و قيمت آن بيش از يك سوم باشد، مازاد آن متعلق به ورثه خواهد بود.

شايان ذكر مي باشد كه مقدار ثلث به اعتبار دارايي وصيت كننده در زمان فوت موصي مورد نظراست نه به اعتبار دارايي و مال در زمان وصيت.

دادگاه مي بايست موارد زير را در دعواي تنفيذ وصيتنامه احراز كند:

- عدم رجوع وصيت كننده از وصيت

- قبول موصي له- عدم بطلان وصيتنامه

- وجود شرايط قانوني صحت وصيتنامه

دعواي تنفيذ وصيتنامه از جانب موصي له يا نمايندگان قانوني او عليه وراث موصي مطرح مي شود و اين دعوا ترافعي بوده و بايستي به طرفيت تمامي ورثه اقامه گردد و اگر وصي نيز از سوي موصي تعيين شده باشد، بايستي او نيز طرف دعوا قرار گيرد.

شايان ذكر است كه دعواي تنفيذ وصيتنامه نياز به تقديم دادخواست حقوقي و تنفيذ آن از دادگاه دارد. بعد از طرح دعواي تنفيذ وصيتنامه عادي تمليكي به طرفيت ورثه و رسيدگي دادگاه و نهايتأ صدور حكم بر تنفيذ وصيت نامه عادي و قطعيت آن، حكم دادگاه اعلامي بوده و احتياجي به صدور اجراييه نيست و موصي له براي اجراي مفاد آن مي تواند از راه مراجع صالحه اقدام كند.

موارد ابطال وصيت نامه

مواردي كه در صورت عدم رعايت آن ها از جانب موصي يا نبود اين خصوصيات در موضوع وصيت، موجب بطلان وصيت نامه مي شوند عبارتند از:

1- عدم اهليت موصي

2- خودكشي موصي 

3- رجوع موصي از وصيت

4- عدم پذيرش وصيت توسط موصي له

5- وصيت مازاد بر ثلث

6- وصيت به مال غير

7- نامشروع بودن جهت وصيت

خواهان دعواي ابطال وصيت حسب مورد امكان دارد همه يا برخي از وراث باشند كه دعوي را عليه موصي له مطرح مي كنند. خواهان بايستي مدارك و اسناد مبني بر باطل و بلا اثر بودن وصيت نامه نظير شهادت نامه، اقرارنامه، وصيت نامه دوم، حكم حجر موصي، نظريه پزشكي و... را ارائه كند.

دعواي مربوط به وصيت متوفي را حتي مي توان بعد از صدور گواهي انحصار وراثت و تصفيه ماترك و تا پيش از تقسيم تركه و يا بعد از آن مطرح كرد. اگر دعوي مذكور پيش از تقسيم تركه اقامه شود، رسيدگي به آن در صلاحيت دادگاه محلي بوده كه آخرين اقامتگاه متوفي در آنجا بوده است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۵:۰۸:۰۶ توسط:ري را موضوع:

محروميت از ارث

محروم كردن از ارث

بر اساس قانون دارايي هاي هر فردي در صورت فوت به وراثش انتقال مي يابد. موت مي تواند به صورت حقيقي و يا فرضي (غايب مفقودالاثر) باشد، به هر حال به محض فوت، اين انتقال انجام مي شود. دارايي هاي فرد فوت شده بعد از مرگ به اشخاصي كه با متوفي نسبت فاميلي داشته باشند به ارث مي رسد.

ارتباط نسبي بر طبق قانون اولويت بندي شده است؛ يعني با وجود افراد طبقه اول به طبقه دوم و سوم مالي به عنوان ارث نمي ‌رسد و نيز با وجود طبقه دوم، افراد طبقه سوم از متوفي ارث نخواهند برد.

محروم كردن فرزند از ارث

هر فردي تا زماني كه در قيد حيات است، مي تواند هر نوع تصرفي در اموال خود داشته باشد و بدين ترتيب موجب شود كه بعد از وفاتش مالي به عنوان ارث براي وراثش باقي نماند.

همچنين مي تواند از راه صلح عمري اموالش را انتقال دهد؛ بدين صورت كه تا زمان حياتش، مال صلح شده همچنان در مالكيت و تصرف او قرار دارد و انتقال مالكيت معلق به فوت وي خواهد بود. ولي توجه داشته باشيد كه شخص در وصيت نامه قدرت همچين كاري را ندارد. زيرا از نظر قانوني اينگونه وصيت كردن صحيح نيست و نفوذ حقوقي ندارد. وصيت فقط تا سقف يك سوم دارايي هاي موصي يا وصيت كننده صحيح بوده و تنها براي اين مقدار از اموالش براي بعد از فوت مي تواند تصميم گيري نمايد.

لازم به ذكر است كه بر طبق قانون نمي‌ توان كسي را از ارث محروم كرد. همچنين قانون مدني در اين مورد بيان كرده است كه: چنانچه كسي در وصيت نامه يك يا چند نفر از ورثه اش را از ارث محروم كند، وصيت مزبور نافذ نيست. همچنين مطابق قانون مدني وصيت تا يك سوم تركه صحيح است و وصيت به زياده بر ثلث تركه غير نافذ است، مگر به اجازه وراث و در صورتي كه برخي از ورثه اجازه دهند، تنها نسبت به سهم آنها نافذ خواهد بود.

موانع قانوني ارث

همانطور كه گفته شد هيچ شخصي نمي ‌تواند با استفاده از وصيت نامه، وارث خود را از ارث محروم نمايد، ولي بر طبق قانون شرايطي وجود دارد كه در صورت وجود، وارث از ارث محروم خواهند شد.قتل: قتل عمد مانع ارث است؛ بدين معنا كه چنانچه يكي از وارث، مورث خود را عمداً به قتل رسانده باشد، از ارث محروم خواهد شد.

كفر: كافر از مسلمان ارث نخواهد برد، حتي در صورتي كه شخصي فوت كند و همه ورثه او كافر باشند به جز يك نفر، تمامي دارايي هاي او به تنها وارث مسلمان وي خواهد رسيد.

نسب نامشروع: به موجب قانون قانون، فرزند نامشروع از والدين و اقوام آن ها ارث نخواهد برد و آنها نيز از آن فرزند ارث نمي‌برند.

حجب: ورثه بر طبق طبقات ارث از متوفي ارث مي‌برند. پس اگر طبقات بالاتر در زمان فوت متوفي حاضر باشند، طبقات پايين تر از ارث محروم خواهند شد.

لعان: زماني كه زوجين، همديگر را لعن مي كنند و مرد به همسرش نسبت زنا مي دهد و در مدت زمان عده يكي از آن ها فوت كند، ديگري از وي ارث نخواهد برد. همچنين فرزند حاصل از اين نسبت زنا نيز از والدينش ارث نمي برد، همچنين پدر و مادر و اقوام  آنان نيز از فرزند ارث نخواهند برد.


برچسب: ارث,محروم كردن از ارث,محروم كردن فرزند از ارث,موانع قانوني ارث،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۹ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۰۰:۲۱ توسط:ري را موضوع:

انحصار وراثت

گواهي انحصار وراثت

گواهي انحصار وراثت

گواهي انحصار وراثت به گواهي گفته مي شود كه شوراي حل  اختلاف صادر مي كند تا در آن به طور رسمي تعداد ورثه يك متوفي و مقدار سهم الارث آنان مشخص گردد. اين گواهي پيش از صدور بايد آگهي شود تا در صورتي كه متوفي، ورثه و فرزند ديگري داشته باشد، آن ها نيز خود را معرفي نمايند.

داشتن گواهي انحصار وراثت مقدمه بسياري از كار هاي اداري و قضايي نظير تقسيم ارث و… خواهد بود، بنابراين اخذ اين گواهي ضروري است.

مدارك مورد نياز براي درخواست انحصار وراثت

- گواهي فوت

يكي از مدارك اوليه براي انجام انحصار وراثت، داشتن گواهي فوت است. از سال 1395 به بعد مخصوصا در شهر تهران گواهي فوت را مي توان به صورت آنلاين و از طريق اينترنت دريافت نمود و ديگر احتياجي به مراجعه حضوري نيست.

- استشهاديه محضري

مدرك ديگري كه براي گرفتن گواهي انحصار وراثت نياز است، داشتن برگه استشهاديه مي باشد؛ بدين صورت كه سه نفر در يكي از دفاتر اسناد رسمي حضور مي يابند و با پر كردن فرم ويژه اي گواهي مي كنند كه اين اشخاص وراث باقي مانده متوفي مي باشند، سر دفتر نيز امضاي آن ها را گواهي و تصديق مي كند.

- شناسنامه متوفي

- عقد نامه در صورتي كه همسر او در قيد حيات باشد 

- شناسنامه همه وراث

هزينه انحصار وراثت

هزينه انحصار وراثت در شوراي حل اختلاف طرح مي گردد و هزينه هاي دادرسي آن شامل دو و نيم درصد هزينه هايي در مراحل اداري را نيز شامل مي شود. ولي مهم ترين هزينه در انحصار وراثت، هزينه زمان است كه با استفاده از وكيل انحصار وراثت ميتوان اين هزينه را به كمترين مقدار رساند.

گواهي از اداره ماليات

چنانچه متوفي پيش از سال 1395 فوت كرده باشد، بايد از اداره ماليات، گواهي دريافت شود، ولي در صورتي كه پس از سال ۹۵ فوت كرده باشد، اين گواهي لازم نيست و اخذ ماليات در زمان تقسيم ارث و يا انتقال اموال صورت مي گيرد.

نبود شناسنامه وراث در انحصار وراثت

چنانچه يكي از وراث حاضر نشود تا شناسنامه خود را تحويل بدهد و يا در دسترس نباشد، مي توان با دستور و استعلام شوراي حل اختلاف مشخصات آن را از ثبت احوال دريافت نمود.

بنابراين با استعلامي كه شورا انجام مي دهد، مشكل مدرك و نداشتن شناسنامه بعضي از افراد حل مي شود.

گواهي انحصار وراثت محدود و نامحدود

در صورتي كه اموال متوفي بيش از پنجاه ميليون تومان باشد، گواهي انحصار وراثت نامحدود صادر مي شود و بايد در روزنامه آگهي شود و چنانچه دارايي متوفي كمتر از پنجاه ميليون تومان باشد، شوراي حل اختلاف گواهي انحصار وراثت محدود صادر مي نمايد و نيازي به نشر آگهي نيست.


برچسب: انحصار وراثت,گوتهي انحصار وراثت,درخواست انحصار وراثت,انحصار وراثت محدود و نامحدود،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۷ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۱۶:۰۸ توسط:ري را موضوع:

سهم شوهر از ارث زن

سهم مرد از ارث زن

ارث چيست؟

ارث يعني همه دارايي هاي يك شخص، شامل از طلب ها، تمامي اموال منقول و غير منقول كه بعد از فوت، از او به جا مي ماند. به موجب ماده ۸۶۱ قانون مدني، سبب و نسب موجبات ارث هستند. رابطه سببي مثل رابطه زوجيت است كه به واسطه عقد نكاح، بين طرفين به وجود مي آيد و رابطه نسبي، رابطه خوني مانند رابطه مادر و فرزندي است.

مقدار سهم الارث هر كدام از وراث با توجه به شرع، در قانون مدني بيان گرديده است. سهم ارث هريك از آنان، بسته به اينكه در كدام يك از طبقات و درجات ارث قرار دارند، متفاوت است.

ارث بردن زوجين از يكديگر

به موجب قانون مدني، مقدار سهم الارث زن از مرد، چنانچه شوهر فوت شده او فرزند داشته باشد، يك هشتم از قيمت اموال غير منقول و يك هشتم از تمامي اموال منقول است. در صورت تعدد همسران، يعني اگر متوفي، چند همسر داشته باشد، اين مقدار بايد به صورت مساوي بين آن ها تقسيم شود.

در قانون مدني در رابطه با سهم الارث زن در صورت نداشتن فرزند از طرف مرد نيز تعيين تكليف شده است. مطابق قانون مدني، مقدار سهم الارث زن از شوهر متوفي خود، اگر مرد، هيچ فرزندي نداشته باشد، يك چهارم از قيمت اموال غير منقول و يك چهارم از تمامي اموال منقول است.

يكي از آثار حقوقي عقد دائم، ارث بردن زوجين از همديگر و مسائل مربوط به ارث همسر پس از فوت يكي از آن ها مي باشد. قانون مدني، جزئيات و شيوه ارث بري و تفاوت هاي ميزان ارثيه مرد و زن را ذكر كرده است. لازم به ذكر است كه در عفد موقت، زوجين از هم ارث نمي برند. شرط بعدي براي ارث بردن طرفين از هم اين است كه در هنگام فوت، زن و مرد در عقد هم باشند و رابطه زوجيت برقرار باشد. البته يك استثناء وجود دارد و آن طلاق رجعي است كه در ايام عده طلاق رجعي زن و مرد از هم ارث مي برند؛ چراكه در حكم هنوز زن و شوهر هستند و رابطه زناشويي به صورت كامل قطع نشده و با پشيماني مرد از طلاق در ايام عده، قرارداد ازدواج به ‌قوت خود همچنان باقي است و نظير اين است كه طلاقي صورت نگرفته است؛ از همين رو مرد در ايام عده طلاق رجعي موظف است همسرش را در خانه خود بپذيرد و نفقه وي را پرداخت كند.

به موجب قانون مدني، زن و شوهر از هم ارث مي برند، مگر اينكه موانع ارث، مثل كفر، لعان، قتل و ديگر موارد درج شده در قانون وجود داشته باشد.

سهم مرد از ارث همسر فوت شده اش، بسته به اينكه زن، فرزند داشته باشد يا خير، متفاوت است. مقدار سهم الارث مرد از زن، در صورت داشتن فرزند از آن زن، برابر با يك چهارم از تركه است و در صورت نداشتن فرزند از آن زن، برابر با نصف تركه زن مي باشد.

لازم به ذكر است كه تفاوتي ندارد اين فرزند، مشترك بين زن و مرد باشد يا حاصل ازدواج گذشته زن.

تركه يعني همه اموال متوفي كه پس از فوت، براي وراث وي باقي خواهد ماند. پس از فوت هر شخص و بررسي اين مسئله كه شخص متوفي، وصيت نامه داشته است يا نه، وراث مي توانند اقدام به تقسيم تركه، بين خود كنند. همچنين، هر كدام از وراث، مي تواند با ارائه دادخواست تقسيم تركه به شوراي حل اختلاف از دادگاه بخواهد اقدام به صدور حكم تقسيم تركه و مشخص كردن مقدار سهم الارث هركدام از وراث كند.


برچسب: ارث,سهم شوهر از ارث زن,ارث بردن زوجين از يكديگر,تركه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۲۱:۰۲ توسط:ري را موضوع:

تقسيم ارث توسط دادگاه

تقسيم ارث

تقسيم ارث چيست؟

پس فوت هر فردي دارايي ها و اموالي كه از وي به جا مي ماند، به ورثه او مي رسد. وراث متوفي مي توانند در هر زماني بعد از فوت او، دارايي هاي او را بعد از پرداخت بدهي هايش ميان خود تقسيم كنند، كه به اين كار تقسيم توافقي گفته مي شود، همچنين مي توان با تقديم دادخواست نيز اين تقسيم را از دادگاه درخواست نمود.مراحل تقسيم ارث شامل موارد زير هستند:

1- اخذ گواهي انحصار وراثت

دادگاه بايد بداند كه وراث و بازماندگان متوفي كه از او ارث مي برند چه كساني هستند. از همين رو بايد با تشريفاتي كه مربوط به اخذ گواهي انحصار وراثت است، اين گواهي را از شوراي حل اختلاف دريافت نمود.

مدارك مورد نياز براي اخذ گواهي انحصار وراثت

هر كدام از وراث كه تفاوتي ندارد چه كسي باشد، مي تواند با در دست داشتن مدارك شامل گواهي فوت و شناسنامه متوفي، شناسنامه همه وراث و استشهاديه محضري مبني بر منحصر بودن وراث به همين تعداد، گواهي انحصار وراثت را از شوراي حل اختلاف درخواست نمايد.

آگهي كردن توسط شورا

براي اين كه دادگاه اطمينان پيدا كند وراث فقط همين افراد هستند، آن را آگهي مي كند تا در صورتي كه از متوفي زن يا فرزندي ديگر نيز وجود داشته باشد و باقي افراد خبر نداشته باشند، اعلام حضور كنند كه حق آنان پايمال نگردد.

چنانچه طي مدت يك ماه از آگهي، كسي اعتراضي نكند؛ شورا گواهي را صادر مي نمايد، در غير اين صورت چنانچه كسي كه مدعي است جزو وراث قرار دارد به آن اعتراض كند به اعتراضش رسيدگي خواهد شد.

2- تقديم دادخواست به دادگاه

هر كدام از افرادي كه نام آن ها در گواهي انحصار وراثت وجود دارد، مي تواند از دادگاه، تقسيم تركه را تقاضا كند. براي اين كار به دفاتر خدمات قضايي مراجعه كرد و با ارائه مدارك شناسايي دادخواست تقسيم تركه را تقديم دادگاه نمايد. پس از تعيين وقت شدن براي آن، دادگاه از همه ورثه براي جلسه دعوت مي نمايد.

چنانچه در جلسه رسيدگي، وراث براي تقسيم ارث به توافق رسيده باشند، دادگاه توافق آن ها را صورت جلسه مي كند و تمامي آن ها امضا مي كنند، ولي در صورتي كه توافق نداشته باشند، دادگاه طبق قانون تقسيم مي كند.

هزينه تقسيم ارث توسط دادگاه

در رابطه با هزينه تقسيم ارث توسط دادگاه، بايستي بيان داشت كه دادگاه فقط هزينه دادرسي و دادخواست و… را همان ابتدا مي گيرد و از اموال متوفي و اموال به ارث رسيده چيزي براي خود بر نمي دارد.

دعواي تقسيم ارث و تركه مالي يا غير مالي

از آنجايي كه دادگاه همان ابتدا هزينه دادرسي را مي گيرد؛ پس از آن، هزينه ديگري اخذ نمي شود و با توجه به اين كه دعواي تقسيم تركه و دادخواست آن يك دعواي غير مالي است، بنابراين هزينه دادرسي كمي خواهد داشت.


برچسب: ارث,تقسيم ارث,تقسيم ارث توسط دادگاه,گئاهي انحصار وراثت,تركه مالي،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۱:۱۴:۵۷ توسط:ري را موضوع: