مطالب حقوقي مطالب حقوقي .

مطالب حقوقي

اجازه ازدواج مجدد

اجازه ازدواج مجدد

طبق بند ۱۲ سند ازدواج، چنانچه مرد بدون رضايت همسرش، ازدواج مجدد داشته باشد يا اينكه دادگاه تشخيص دهد كه عدالت ميان دو همسر رعايت نشده، حق طلاق به زن داده خواهد شد. در اين شرايط زن مي‌تواند از طريق دادگاه، طلاق خود را بگيرد.

با تصويب قانون حمايت خانواده در سال 1346، قانون گذار ازدواج مجدد مرد را منوط به اجازه دادگاه دانسته است، كه دادگاه با توجه به وضعيت فعلي همسر مرد و احراز تمكن مالي و نيز اجراي عدالت از جانب مرد، ازدواج مجدد را براي او تجويز مي كند.

در صورتي كه مرد بدون گرفتن اجازه از دادگاه اقدام به ازدواج مجدد كند، براي او مجازات به دنبال خواهد داشت.

اما در سال 53 با تصويب ماده اي، اصل بر ممنوعيت ازدواج مجدد مردان شد، مگر با احراز شرايطي كه مرد با تحقق آن شروط و اثبات در داگاه مي تواند مجدداً ازدواج كند.

طرح دعواي ازدواج مجدد

شرايط ازدواج مجدد مرد عبارتند از:

• رضايت همسر اول

• نشوز زن

• ابتلاي زوجه به جنون يا بيماري صعب العلاج

• ناتواني در ايفاي وظايف زناشويي توسط همسر اول

• اعتياد زوجه

• ترك زندگي خانوادگي توسط زوجه

• مفقودالاثر شدن زن يا محكوميت او به حبس

• عقيم بودن زوجه

مرد بايد بعد از ارائه دادخواست و اعلام يكي از موارد بالا به دادگاه، با دلايل و مدارك معتبر آن را اثبات كند تا قاضي بعد از بررسي جزئيات آن، اجازه ازدواج مجدد را به او بدهد.

در صورتي كه طرفين در دادگاه حضور داشته و راي در حضور آنان ابلاغ گرديده باشد، فرد معترض مي تواند به راي صادره اعتراض و تقاضاي تجديد نظر كند.

مراحل اخذ اجازه ازدواج مجدد

چنانچه مرد، شرايط و مدارك مورد نياز براي گرفتن مجوز ازدواج مجدد را داشته باشد، بايد مراحل زير را طي كند:

1- زوج بايستي با به همراه داشتن مدارك شناسايي و مدارك و مستنداتي كه نشان دهنده ادعا وي مي باشد، به دفتر خدمات الكترونيكي قضائي مراجعه نمايد. با مراجعه به اين دفاتر مي‌تواند دادخواست خود را به طرفيت همسر اولش تنظيم نمايد. بعد از آن نيز مي بايست خواسته خود را كه دريافت مجوز ازدواج مجدد است، از دادگاه درخواست نمايد.

2- بعد از آنكه درخواست دريافت مجوز ازدواج مجدد در دفتر خدمات الكترونيكي قضائي ثبت گرديد، به شعبه مربوطه ارسال و بررسي مي شود و قاضي پرونده نسبت به بررسي دادخواست اقدام مي نمايد. چنانچه دادگاه به اين نتيجه برسد كه مرد تمكن مالي براي تامين دو زندگي را دارد، مجوز ازدواج مجدد به وي داده خواهد شد و در صورتي كه دادگاه به اين نتيجه برسد كه مرد توانايي اداره دو زندگي را ندارد، تقاضاي وي رد خواهد شد.

3- در صورتي كه مردي بي رضايت همسر اول خود يا بدون دريافت مجوز ازدواج مجدد از سوي دادگاه، اقدام به ازدواج مجدد كند، بنا بر قوانين، نمي‌تواند ازدواج دوم خود را ثبت نمايد. سر دفتر دفاتر ثبت ازدواج نيز بدون رضايت همسر اول يا مجوز ازدواج مجدد، حق ثبت قانوني ازدواج دوم را ندارند. 

شايان ذكر است كه ازدواج دائم دوم بايستي ثبت گردد. چنانچه فردي ازدواج دائم خود را ثبت ننمايد، قانوناً مجازات خواهد شد. مجازات نقدي اينگونه افراد، هشت تا هجده ميليون تومان است. علاوه بر آن حبس از نود و يك روز تا شش ماه را نيز به دنبال خواهد داشت.

نكته: ازدواج موقت لزومي ثبت قانوني ندارد‌، مگر اينكه زوجه باردار شود يا زوجين تمايل به ثبت قانوني آن داشته باشند.

اعتراض به حكم ازدواج مجدد مرد

 يكي از مواردي كه خواهان مي تواند با اعلام واخواهي اعتراض خود را اعلام كند، صدور راي غيابي از سوي دادگاه است.


برچسب: ازدواج مجدد,اجازه ازدواج مجدد,طرح دعواي ازدواج مجدد,اخذ اجازه ازدواج مجدد,ازدواج مجدد مرد،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۷ مرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۵۴:۱۳ توسط:ري را موضوع:

خروج فرزند از كشور

اجازه خروج فرزند از كشور

هر شخصي براي خروج از كشور به گذرنامه احتياج دارد. در حقيقت، گذرنامه، سند اجازه ورود و خروج به كشور مي باشد. براي فرزندان دختر و پسر اگر زير هجده سال باشند، اجازه پدر براي خروج فرزند از كشور است لازم است؛ چراكه اگر پدر يا قيم او اجازه كتبي ندهد، براي فرزند گذرنامه صادر نخواهد شد.

اجازه پدر براي خروج فرزند از كشور

گذرنامه به سندي گفته مي شود كه از سوي مأموران داراي صلاحيت دولت براي مسافرت اتباع ايران به خارج و يا اقامت ‌در خارج و يا مسافرت از خارج به ايران داده مي ‌شود، بنابراين چنانچه كسي بخواهد فرزندي كه  كمتر از هجده سال تمام دارد و تحت ولايت يا قيموميت اوست را از كشور خارج كند، اجازه كتبي پدر يا قيم او الزامي است. به بيان ديگر، تا زمان كه اجازه ولي يا قيم اخذ نشود، امكان خروج فرزند از كشور وجود ندارد.

بر اساس ماده 18 قانون گذرنامه: « اشخاصي كه كمتر از 18 سال تمام دارند و كساني كه تحت ولايت و يا قيموميت مي ‌باشند با اجازه كتبي ولي (پدر) يا قيم آنان براي آنان گذرنامه صادر مي گردد.»

چنانچه حق حضانت و نگهداري به مادر واگذار گردد، اذن پدر براي خروج فرزند از كشور، الزامي است.

اجازه دادگاه براي خروج فرزند از كشور

به موجب ماده 42 قاون حمايت خانواده: «صغير و مجنون را نمي‌توان بدون رضايت ولي، قيم، مادر يا شخصي كه حضانت و نگهداري آنان به او واگذار شده است از محل اقامت مقرر بين طرفين يا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محل ديگر يا خارج از كشور فرستاد، مگر اينكه دادگاه آن را به مصلحت صغير و مجنون بداند و با درنظر گرفتن حق ملاقات اشخاص ذي‌حق اين امر را اجازه دهد. دادگاه در صورت موافقت با خارج كردن صغير و مجنون از كشور، بنابر درخواست ذي‌نفع، براي تضمين بازگرداندن صغير و مجنون تامين مناسبي اخذ مي‌كند.»

لازم به ذكر است تضميني كه براي برگرداندن فرزند زير هجده سال توسط دادگاه از متقاضي گرفته مي شود، معمولا ملك يا حساب بانكي به مقدار مبلغي كه دادگاه تعيين مي كند، است.

خروج فرزند از كشور بدون اجازه پدر

در صورتي كه شما برگه حضانت فرزند خود را داشته باشيد و در برگه حضانت اجازه خروج فرزند از كشور را از پدر گرفته باشيد، با مراجعه به همراه برگه حضانت خود به اداره گذرنامه مي توانيد براي فرزندتان گذرنامه بگيريد و به خارج از كشور مسافرت كنيد.

خروج فرزند بالاي ۱۸ سال از كشور

چنانچه فرزند ۱۸ سال تمام باشد، ديگر احتياجي به اخذ اجازه پدر نيست و خود فرد مي تواند به اداره گذرنامه مراجعه كند و درخواست گذرنامه دهد. البته اگر فرزند پسر باشد وبخواهيد از كشور خارج شود، بايد كارت پايان خدمت يا معافيت تحصيلي داشته باشد و اگر معافيت تحصيلي داشته باشد، براي خروج از كشور نياز به توثيق وثيقه نزد سازمان امور مشمولين دارد، تا بتواند از كشور خارج شود.


برچسب: خروج فرزند از كشور,اجازه پدر براي خروج فرزند از كشور,گذرنامه,اجازه دادگاه براي خروج فرزند از كشور,خروج فرزند از كشور بدون اجازه پدر،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳ مرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۲:۴۳:۱۴ توسط:ري را موضوع:

بخشش مهريه با سند عادي

بخشيدن مهريه

بر طبق قانون مدني، مهريه، يكي از حقوق مالي زوجه بوده كه به محض وقوع عقد نكاح، به مالكيت زن درخواهد آمد و هرگونه تصرفي كه بخواهد را مي تواند در آن داشته باشد.

تصرفات زوجه در مهريه شامل استفاده از آن، هبه آن، مطالبه آن، صلح آن و مواردي از اين قبيل است. از آنجايي كه زن مالك مهريه است و مي تواند در صورت تمايل با بخشش آن به مرد، وظيفه شوهرش به پرداخت آن را ساقط كند، با نظر به اينكه نزد قانون گذار، اسناد عادي نيز اعتبار دارند و افراد مي توانند از آن ها به عنوان سند در مقام دفاع يا دعوا استفاده كنند، سند عادي و دست نويس بخشش مهريه نيز داراي اعتبار است؛ بسته به اينكه تنظيم آن، كاملا مطابق شرايط، نحوه و مراحل تنظيم سند عادي انجام شده باشد و شرايط بخشيدن مهريه و مراحل آن نيز در آن، رعايت گرديده باشد.

شرايط بخشيدن مهريه با سند عادي

شرايط بخشش مهريه با سند عادي به صورت زير مي باشد:

- زوجه از بلوغ، عقل و رشد برخوردار باشد و صغير، مجنون يا سفيه نباشد؛ زيرا اين افراد، اهليت قانوني براي انجام اعمال حقوقي، مانند بخشش مهريه را ندارند.

- زوجه با رضايت كامل و با قصد و اختيار، اقدام به بخشش مهريه با سند عادي كند؛ زيرا فقدان قصد يا اختيار، اعتبار سند دستي بخشيدن مهريه را زير سوال مي برد.

- مال موضوع بخشش يعني مهريه به صورت دقيق و معين، ذكر گردد و با جهتي مشروع، اقدام به بذل و بخشش مهريه شود.براي اعتبار سند دستي بخشيدن مهريه، زوجه ذيل آن را امضا نمايد يا مهر يا اثر انگشت بزند.

شيوه بخشش مهريه با سند عادي

قانون گذار فقط در صورتي اعمال حقوقي، مثل بخشيدن مهريه يا ابراء مهريه را صحيح مي داند و آثار حقوقي بر آن بار خواهد كرد كه دقيقا بر طبق نحوه و مراحل قانوني تعيين شده، انجام شده باشند. مراحل و نحوه بخشش مهريه با سند عادي كه رعايت آن ها موجب اعتبار سند دستي بخشيدن مهريه مي شوند عبارتند از:

• زوجه مي بايست با دانلود فرم هاي موجود در اينترنت يا با كمك يك فرد آگاه به حقوق، متن بخشش مهريه راتنظيم كند. 

• در سند دست نويس بخشش مهريه، بايستي درج گردد كه زن در كمال اختيار و در صحت عقل، اقدام به بذل مهريه نسبت به شوهر خود مي كند و به صورت دقيق ذكر شود كه همه مهريه يا بخشي از آن به موجب سند عادي تنظيمي بخشيده مي شود.

• در صورت امكان، 2 شاهد ذيل سند عادي تنظيمي براي بخشيده شدن مهريه را امضا كنند. البته، اين كار، الزامي نمي باشد اما در تاييد اعتبار سند دستي بخشيدن مهريه، هنگامي كه زوجه در محكمه آن را انكار يا ترديد را مطرح مي كند، موثر است.

• در نهايت، زوجه ذيل سند تنظيمي را امضا كرده يا مهر و اثر انگشت زند و به اين ترتيب به آن، رسميت و اعتبار بخشد.

آثار بخشيدن مهريه با سند عادي

انجام هر امر حقوقي، آثار مثبت و منفي مخصوص به خود را  براي طرفين آن به دنبال دارد. آثار بخشش مهريه با سند دستي عبارتند از:

-زوجه، حق مالكيت خود بر مهريه مندرج در سند نكاحيه را از دست مي دهد.

-وظيفه زوج بر پرداخت مهريه به زوجه، ساقط مي شود.

-زوجه، تنها اهرم فشار خود براي طلاق را از دست مي دهد و اگر بخواهد بدون وجود دلايلي براي عسر و حرج از شوهرش طلاق بگيرد، يعني اگر بخواهد به طلاق خلع يا مبارات يا حتي توافقي از همسر خود جدا گردد، بايستي مالي كه تحت عنوان فديه در ازاي طلاق به مرد، بذل مي شود و معمولا، قسمتي از مهريه است را از دارايي و اموال شخصي خود پرداخت كند تا مرد به طلاق راضي شود.

-در صورت طلاق زن باكره از شوهرش، او بايد نصف مهريه را با اينكه بذل يا ابرا شده به مرد بازگرداند؛ زيرا بعضي از حقوق دانان، ابراء را گونه اي اقرار بر دريافت مي دانند. البته لازم به ذكر است كه با نظر به اينكه اين امر، خلاف عدالت است، حقوق دانان در مورد آن، اختلاف نظر دارند.

براي كاهش عواقب بخشش مهريه براي زنان، توصيه مي شود كه در ازاي بخشيدن آن، زنان نيز از شوهر خود، وكالت بلاعزل در طلاق با حق توكيل به غير، اخذ كنند و در آن، درج نمايند كه زن، حق قبول مابذل در قبال طلاق را نيز از سوي مرد خواهد داشت تا در صورت بروز هرگونه مشكل، بتوانند با كمترين دردسر، اقدام به متاركه كنند.


برچسب: مهريه,بخشش مهريه,بخشش مهريه با سند عادي,شرايط بخشش مهريه,شيوه بخشش مهريه با سند عادي,آثار بخشيدن مهريه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۷ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۴۳:۰۴ توسط:ري را موضوع:

شرايط ازدواج با زن خارجي يا با تابعيت غير ايراني

ازدواج مرد ايراني با زن خارجي

يكي از مواردي كه در رابطه با نكاح، مطرح مي شود، ازدواج با اتباع بيگانه است؛ يعني اشخاصي كه تابعيت كشور ايران را ندارند و از نظر مذهب، قانون و فرهنگ با كشور ما، تفاوت دارند كه قانون گذار، فقط در شرايط خاصي، نكاح با تبعه خارجي را مجاز مي داند و مقررات آن را پيش بيني كرده است. ازدواج در همه كشورهاي جهان امري پسنديده بوده و بهترين راه براي تشكيل خانواده است. در قانون مدني ما نيز بخشي به اين موضوع مهم اختصاص يافته است.

ازدواج زن يا مرد ايراني با اتباع خارجي از موضوعاتي است كه در سال هاي اخير مورد توجه زيادي قرار گرفته است‌. براي اين مسئله هم مثل موضوعات ديگر در قانون كشور ما مقررات و شرايطي در نظر گرفته شده است. بر اساس آمار به دست آمده از سال ۱۳۹۲ تا به امروز، تعداد زيادي ازدواج با زن يا مرد غير ايراني در كشور ثبت شده است. ازدواج با زن غير ايراني و مراحل آن، قواعد و آداب مخصوص به خود را دارد. بر طبق قوانين كشور ما، ثبت ازدواج مرد ايراني با يك زن غير ايراني در شرايط خاص بايستي با اجازه دولت ثبت شود.

در بسياري از كشورها ازدواج و طلاق افراد جزو احوال شخصيه فرد به شمار مي رود. هر شخص با هر تابعيتي براي ثبت ازدواج تابع قوانين مقررات كشور خود است.

ازدواج مرد ايراني با زن غير ايراني

يك مرد ايراني مي تواند با زن از اتباع خارجي ازدواج كند و اغلب براي اين امر مانعي از سوي دولت وجود ندارد. بنابراين براي او ممنوعيتي ندارد و حتي مثل ازدواج زن ايراني با مرد خارجي يا تبعه كشور غير ايران احتياج به گرفتن اجازه نامه ويژه نيز ندارد. ولي لازم به ذكر است كه چنانچه يكي از مامورين دولتي بخواهد با يك زن غير ايراني ازدواج كند، بايستي شرايطي كه در ماده ۱۰۶۱ قانون مدني آورده شده است را رعايت نمايد. به موجب ماده ۱۰۶۱ قانون مدني: « دولت مي‌تواند ازدواج بعضي از مستخدمين و مامورين رسمي و محصلين دولتي را با زني كه تبعه خارجه باشد موكول به اجازه ‌مخصوص نمايد.»

بنابراين، بر اساس اين ماده، ازدواج مستخدمين و مامورين دولتي با زن غير ايراني وابسته به اخذ اجازه نامه مخصوص از دولت ايران است. چنانچه يك مامور ايراني بدون دريافت اجازه نامه با يك زن خارجي ازدواج كند، اين كار منجر به باطل شدن ازدواجش نمي شود، بلكه فرد متخلف ديگر نمي تواند به كار خود در نهاد دولتي مربوطه ادمه دهد. به عبارت ديگر، از كار خود اخراج خواهد شد.

مدارك مورد نياز براي ازدواج با زن اتباع خارجي

طبق اعلاميه وزارت امور خارجه، مدارك لازم براي ثبت كردن ازدواج يك مرد ايراني با زن از اتباع خارجي شامل موارد زير است:

• درخواست نامه ثبت ازدواج و كامل كردن آن توسط زن و مرد

• اصل شناسنامه عكس دار مرد

• اصل گذرنامه خارجي زن

• اصل گواهي بهداشتي زن و مرد كه نشان دهنده سلامت كامل زوجين و نداشتن بيماري هاي واگيردار كه مانع از ازدواج شود، باشد.

• گواهي مسلمان شدن زن، چنانچه زن غير ايراني مسلمان نبوده باشد.

• اصل گواهي ازدواج زن و مرد كه از طرف مراكز اسلامي مورد تاييد نمايندگي، صادر گرديده است.

• اصل گواهي ازدواج محلي زن و مرد كه از سوي مقامات ذي صلاح كشور صادر شده است.

• اصل گواهي تولد زن

• 3 قطعه عكس مرد

• شش قطعه عكس زن

• واريز هزينه مربوط به ثبت ازدواج بر طبق بخشنامه تعرفه كنسولي

آثار ازدواج مرد ايراني با زن غير ايراني

تابعيت زن خارجي پس ازدواج با مرد ايراني:

به موجب بند ۶ ماده ۹۷۶ قانون مدني، هر زن تبعه خارجه كه شوهر ايراني اختيار كند، ايراني به شمار مي رود. توجه داشته باشيد، بر طبق ماده ۹۸۶ قانون مدني: « زن غير ايراني كه در نتيجه ازدواج ايراني مي‌شود مي‌توانند بعد از طلاق يا فوت شوهر ايراني به تابعيت اول خود رجوع نمايد مشروط بر‌ اينكه وزارت امور خارجه را كتبا مطلع كند ولي هر زن شوهر مرده كه از شوهر سابق خود اولاد دارد نمي‌تواند مادام كه اولاد او به سن ۱۸ سال تمام‌ نرسيده از اين حق استفاده كند و در هر حال زني كه مطابق اين ماده تبعه خارجه مي‌شود حق داشتن اموال غيرمنقوله نخواهد داشت مگر در حدودي كه ‌اين حق به اتباع خارجه داده شده باشد و هر گاه داراي اموال غيرمنقول بيش از آنچه كه براي اتباع خارجه داشتن آن جايز است بوده يا بعدا ‌به ارث اموال غيرمنقولي بيش از آن حد به او برسد بايد در ظرف يك سال از تاريخ خروج از تابعيت ايران يا دارا شدن ملك در مورد ارث مقدار مازاد را به نحوي از انحاء به اتباع ايران منتقل كند والا اموال مزبور با نظارت مدعي‌العموم محل به فروش رسيده و پس از وضع مخارج فروش قيمت به آن‌ها داده ‌خواهد شد.»

اگر اموال غيرمنقول زن غير ايراني از ميزان مشخص شده بيشتر باشد‌ يا بعد از ازدواج، اموال زن از ميزان مشخص شده براي اتباع خارجي بيشتر شود، بايستي در مدت 1 سال از زمان ترك تابعيت ايراني، مقدار اضافي را به اتباع ايراني منتقل كند. در غير اينصورت اموال مشخص شده با نظارت دادستان به فروش مي رسد.

شرايط تابعيت فرزندان نتيجه ازدواج با زن غير ايراني

در رابطه با فرزنداني كه از ازدواج با زن غير ايراني متولد مي شوند، قواعد و قوانين سخت گيرانه اي وجود ندارد و فقط در ازدواج زن ايراني با مرد اتباع خارجي، فرزندان آنان براي اخذ تابعيت كشور ايران بايد تا 18 سالگي خود صبر كنند. فرزنداني كه حاصل ازدواج مرد ايراني با زن غير ايراني هستند، ايراني به شمار مي روند و تابعيت مادر در تابعيت فرزندان هيچ تاثيري ندارد.


برچسب: ازدواج,ازدواج با زن خارجي,ازدواج مرد ايراني با زن غير ايراني,ازدواج با زن اتباع خارجي,آثار ازدواج مرد ايراني با زن غير ايراني,تابعيت فرزندان،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۰ تير ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۵۳:۱۸ توسط:ري را موضوع:

ابطال طلاق غيابي

ابطال طلاق غيابي

طلاق غيابي يكي از انواع طلاق بوده كه بر مبناي آن، اگر يكي از زوجين، بعد از طي مراحل آن، موفق به گرفتن حكم طلاق يا گواهي عدم امكان سازش از دادگاه شود، مي تواند در مهلت مقرر و بر طبق شرايط قانوني، اقدام به جاري كردن صيغه طلاق و ثبت آن از طريق دفترخانه كرده و بدين ترتيب از همسرش، جدا شود.

با وجود اينكه اين گونه از طلاق در غياب همسر صورت مي گيرد و همه مراحل قانوني آن، از ثبت دادخواست تا جلسات رسيدگي و صدور حكم، بدون حضور اوست، ولي همچنان صحيح بوده، مگر اينكه يكي از شرايط طلاق غيابي و ثبت آن، وجود نداشته باشد كه در اين حالت، حسب مورد و با توجه به اينكه كدام يك از روجين اقدام به طلاق غيابي كرده، ديگري مي تواند بر طبق نحوه و مراحل ويژه اي، اقدام به باطل كردن طلاق غيابي يا همان ابطال ثبت واقعه طلاق غيابي كند.

طلاق غيابي چيست؟

اين گونه از طلاق، يكي از انواع طلاق بوده كه خوانده دعوا، اعم از زن يا مرد در مراحل دادرسي و رسيدگي به آن يا صدور حكم و بعد، جاري شدن صيغه طلاق، به هر دليلي مانند عدم ابلاغ واقعي به وي و نيز نماينده و وكيل قانوني او، غايب بوده و لايحه اي به دادگاه، ارسال نكرده است.

شرايط صحت ثبت واقعه طلاق

در صورتي، صيغه طلاق جاري شده و ثبت واقعه طلاق، اعم از طلاق غيابي، بائن، رجعي و توافقي، صحيح است كه شرايط صحت صيغه طلاق و ثبت واقعه آن، وجود داشته باشد كه عبارت است از:

• صيغه طلاق به لفظ عربي و با الفاظي كه صراحتا، دلالت بر قصد طلاق از طرف مرد دارند، خوانده شود؛

• اقدام كننده براي جاري شدن صيغه طلاق و ثبت واقعه آن، داراي قصد و رضا و عقل و اختيار باشد؛ 

• زوجه در زمان جاري شدن صيغه، در حالت حيض و نفاس (حالتي مربوط به بعد از زايمان) و طهر مواقعه نباشد؛ 

• از آخرين رابطه جنسي زن و شوهر، بيش از 3 ماه گذشته باشد؛• طلاق معلق و مشروط نبوده باشد؛

• شهود طلاق، 2 نفر مرد عادل و با تقوا باشند. عدم وجود هريك از اين شرايط، موجب ابطال صيغه طلاق غيابي، رجعي، بائن و يا ديگر انواع طلاق مي گردد.

شرايط ابطال طلاق غيابي

با توجه به توضيحات و مقدماتي كه در بالا ذكر شد، شرايط ابطال طلاق غيابي عبارتند از:

• عدم وجود قصد و اختيار و عقل در طلاق دهنده؛ مانند اينكه شخص در حالت جنون ادواري يا دائمي باشد يا با تهديد و اكراه، اقدام به اينكار كرده باشد. طلاق مجنون دائمي، بايستي توسط نماينده قانوني وي، ثبت شود؛

• جاري شدن صيغه طلاق با الفاظ غلط و الفاظي كه دلالت بر طلاق از جانب مرد و قصد آن ها ندارد؛

• كافي نبودن تعداد شهود طلاق، يعني كمتر از دو نفر باشند و نيز، عادل، با تقوا و مذكر نباشند؛• بودن زن در حالت نفاس و حيض و جاري شدن صيغه طلاق در زمان عادت ماهيانه و نفاس.

• معلق و مشروط واقع شدن طلاق.

• وقوع طلاق در زمان طهر مواقعه كه منظور از طهر مواقعه، پاكي از عادت ماهيانه يا نفاسي است كه در آن ايام، نزديكي انجام شده باشد. اين شرط، تنها در رابطه با زن يائسه و حامله وجود ندارد، در غير از اين دو حالت، زوجه در فاصله ميان پاكي از عادت ماهيانه يا نفاس تا زمان جاري شدن صيغه طلاق، نبايد با همسر خود، رابطه جنسي برقرار كرده باشد.

• وقوع طلاق در رابطه با زن يائسه اي كه كمتر از 3 ماه از آخرين نزديكي او با شوهرش مي گذرد. زيرا بر طبق قانون، طلاق يائسه، يعني زني كه عادت ماهيانه نمي بيند، در صورتي صحيح است كه از آخرين نزديكي وي با همسرش، حداقل 3 ماه گذشته باشد.

مراحل و نحوه ابطال طلاق غيابي

وجود شرايط ابطال طلاق غيابي، براي ابطال ثبت اين واقعه كافي نبوده و خواهان ابطال، بايستي مراحل و نحوه انجام اين امر را نيز طي نمايد تا به صورت قانوني، موفق به ابطال طلاق غيابي شود.

در مرحله نخست، فرد مي بايست با كمك يك وكيل يا مشاور حقوقي يا با استفاده از نمونه دادخواست هاي موجود در مورد باطل كردن طلاق غيابي، اقدام به تنظيم دادخواست كرده و فايل ورد آن را ذخيره نمايد.

در مرحله دوم، در صورت نداشتن حساب كاربري سامانه ثنا، با مراجعه حضوي به دفاتر خدمات قضايي يا آدرس اينترنتي سايت، اقدام به تشكيل حساب كاربري كند تا بتواند، دادخواست تنظيمي را ثبت و به دادگاه ارسال نموده و از آرا و جلسات رسيدگي دادگاه، اطلاع يابد.

در مرحله سوم، خواهان مي بايست با در دست داشتن فايل دادخواست تنظيمي، مدارك هويتي و ديگر مداركي كه در ادامه توضيح خواهيم داد، به نزديك ترين دفتر خدمات قضايي محل زندگي خود، مراجعه نموده و دادخواست خود را از طريق اين دفاتر، ثبت و به دادگاه صالح ارسال نمايد.

در مرحله چهارم، شخص بايد، هزينه دادرسي و خدمات دفاتر قضايي را پرداخت كند و منتظر دريافت پيامك ابلاغيه وقت رسيدگي باشد تا در موعد مقرر در جلسه دادگاه، حضور يافته و با ارائه ادله خود به دادگاه، بتواند موفق به اخذ حكم ابطال طلاق غيابي از طرف دادگاه شود.

مدارك مورد نياز براي ابطال طلاق غيابي

در صورتي كه هريك از زوجين، ادله و شرايط لازم براي ابطال طلاق غيابي را داشته باشد و قصد داشته باشد، اقدام  به ابطال آن كند، بايد مدارك مورد نياز در اين خصوص را نيز فراهم كند تا هم ثبت دادخواست وي به نتيجه برسد و هم دادگاه، راي به ابطال طلاق غيابي بدهد. اين مدارك عبارتند از: 

• مدارك ثبت نام در سامانه ثنا كه شامل برگه ثبت نام و يا نام كاربري و رمز عبور است؛

• دادخواست تنظيم شده در رابطه با ابطال طلاق؛

• مدارك هويت؛

• سند نكاحيه و سند طلاق؛

• ادله اثبات وجود شرايط باطل كردن طلاق غيابي، نظير گواهي پزشكي قانوني، استشهاديه كتبي، شهادت شهود يا هر امر ديگري كه مثبت ادعاي خواهان بر وجود شرايط ابطال طلاق غيابي است و مي تواند در صدور راي به نفع وي و متقاعد كردن قاضي، كمك كننده باشد.


برچسب: طلاق,طلاق غيابي,ابطال طلاق غيابي,شرايط صحت ثبت واقعه طلاق,شرايط ابطال طلاق غيابي,نحوه ابطال طلاق غيابي،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۳ تير ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۲۷:۲۸ توسط:ري را موضوع:

ضمانت پرداخت مهريه

ضمانت پرداخت مهريه

مهريه براي رسميت بخشيدن به عقد ازدواج، بر اساس دين اسلام لازم مي باشد. معمولا مهريه را به صورت مال يا تعهد تعيين مي نمايند كه مرد به پرداخت يا انجام آن در برابر همسرش ملزم ميگردد. البته بايد توجه داشت كه بهتر است مهريه در زمان وقوع عقد نكاح وصول شود، ولي با توجه به شرايط موجود در كشور ما، معمولا اين تعهد را به آينده موكول مي كنند.

تعريف مهريه

در واقع مهريه مال يا تعهدي است كه مرد در ازاي ازدواج با زن و حق بهره مندي از رابطه زناشويي به او پرداخت مي كند و يا موظف به پرداخت يا انجام آن مي گردد. مهريه بايد قابليت اجرايي داشته باشد و تا جاي ممكن از تعيين مواردي كه عملي شدن آن دور از ذهن است، خودداري كرد.

امكان دارد در زمان توافقات نامزدي، چنانچه توانايي مالي مرد براي زن مشخص نباشد، زن درخواست ضامن شدن پدر داماد يا هر شخص‌ ثالثي را كند و شخصي ضمانت پرداخت مهريه را قبول كند.

ضمانت كردن از مهريه بدين معناست كه امكان دارد، پرداخت مهريه بر عهده ثالث يا ضامن باشد، اما اين ضمانت، الزام شوهر به دادن مهريه را از بين نمي‌برد و ثالث در حكم ضامن مي باشد. به موجب ماده ۶۸۴ قانون مدني، بر اساس عقد ضمان، فرد ضامن، مالي را كه پرداخت آن به عهده ديگري است، بر عهده مي‌گيرد.

ضمانت پرداخت مهريه چيست؟

هنگامي كه فردي، ضمانت شخص ديگري را براي پرداخت مهريه قبول مي كند، يعني دريافت مهريه علاوه‌ بر شوهر از او نيز امكان پذير است.

لازم به ذكر است كه امكان دارد مالي كه به‌عنوان مهريه براي زن تعيين مي‌گردد، متعلق به شخص‌ثالثي باشد و لزومي ندارد كه عين مهريه، حتما متعلق به همسر او باشد.

مطالبه مهريه از شخص ثالث

زوجه تحت شرايطي مي‌تواند براي مطالبه مهريه اش به هسمر و ضامن او به طور هم‌ زمان مراجعه كند و يا  در صورت امتناع مرد از پرداخت مهريه، دعواي مطالبه مهريه از ضامن را مطرح نمايد.

مطالبه مهريه از ضامن، مي‌تواند به صورت مستقل مطرح گردد يا اين ‌كه به شرط عدم پرداخت مهريه از جانب شوهر، مراجعه به ضامن امكان پذير باشد.

مي‌ توان در مهريه عندالمطالبه و مهريه عندالاستطاعه و همچنين مهريه بيش از صد و ده سكه، ضامن قرار داد. در مهريه عنداالستطاعه، ضامن پرداخت مهريه هنگامي بايد به وظيفه پرداخت، عمل كند كه مرد به توانايي مالي رسيده باشد.

دادخواست مطالبه مهريه از ضامن

دادخواست مطالبه مهريه از ضامن مي‌تواند هم ‌زمان با مطالبه مهريه از مرد، به دادگاه خانواده مطرح گردد و لازم نيست تا عدم پرداخت مهريه توسط شوهر به اثبات برسد و بعد عليه ضامن اقدام نمود.

بازداشت ضامن مهريه

در صورتي كه زن بخواهد مهريه اش را مطالبه كند و فردي كه پرداخت آن را ضمانت كرده ، مهريه را پرداخت نكند و توانايي وي در پرداخت مهريه نيز در دادگاه اثبات شود، زن مي‌تواند بر اساس ماده ۳ نحوه اجراي محكوميت هاي مالي، بازداشت ضامن تا زمان پرداخت مهريه را تقاضا كند.


برچسب: مهريه,ضمانت پرداخت مهريه,مطالبه مهريه از شخص ثالث,دادخواست مطالبه مهريه از ضامن,بازداشت ضامن مهريه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۴ تير ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۰۵:۱۷ توسط:ري را موضوع:

تعديل اقساط مهريه

تعديل اقساط مهريه

مهريه چيست؟

مهريه، مالي است كه به موجب عقد نكاح  به ملكيت زن در مي آيد كه مي تواند در آن تصرف كرده و هرگاه كه بخواهد، آن را مطالبه نمايد. مهريه، مي تواند به صورت عند المطالبه و حال باشد. در چنين حالتي به محض درخواست زن، بايد پرداخت گردد. همچنين مهريه مي تواند عندالاستطاعه باشد و پرداخت آن منوط به استطاعت مالي مرد باشد. مهر المسمي، مهر المثل ، مهرالسنه و مهر المتعه، انواع مهر، بر طبق قانون مدني هستند.

بعد از صدور حكم مهريه، مرد مي تواند از دادگاه تقاضا كند با توجه به توانايي مالي وي، پرداخت مهريه را تقسيط كند و يا  با درخواست اعسار مهريه از دادگاه درخواست مهلت كند.

قانون تعديل اقساط مهريه

در قوانين مربوط به پرداخت مهريه و نحوه قسط‌ بندي مهريه مقدار مشخصي براي اقساط مشخص نگرديده است. حتي ملاك و معياري نيز براي تعيين آن مشخص نشده و در اين مورد اختيار و اراده قاضي رسيدگي كننده، تعيين‌كننده مبلغ اقساط مهريه مي باشد.

در زمان گذشته مهريه قابل تعديل نبود و چنانچه مردي توانايي پرداخت اقساط مهريه را نداشت به ناچار به زندان مي‌رفت. ولي امروزه وضعيت تغيير يافته و اگر مرد بعد از دادخواست اعسار و تقسيط مهريه هم‌چنان توانايي پرداخت اقساط را نداشته باشد، مي تواند دادخواست تعديل اقساط دهد.

به موجب تبصره ماده ۱۱ قانون نحوه اجراي محكوميت‌هاي مالي، تقديم دادخواست تعديل براي محكوم عليه و محكوم‌له امكان پذير است. بدين صورت ‌كه اگر زوج توانايي مالي پيدا كند، زوجه مي‌تواند دادخواست تعديل بدهد و مهريه اش را يك‌جا يا با اقساط بيشتري دريافت نمايد يا در صورتي كه اوضاع مالي‌ مرد رو به كاهش برود، مي‌تواند دادخواست تعديل قسط مهريه دهد و اقساط مهريه را كم كند.

با توجه به وضعيت اقتصادي امروزه و افزايش هر روزه قيمت سكه، دادخواست تعديل اقساط مهريه در مدت اخير به شدت افزايش پيدا كرده است كه با نظر به اين شرايط، اغلب با تعديل اقساط در دادگاه موافقت مي شود.

به دادخواست تعديل اقساط بايستي استشهاديه نيز ضميمه شود. اين استشهاديه توسط 4 شاهد و گواه به احوال اقتصادي خواهان تعديل اقساط، تهيه مي‌ گردد. اگر تغيير در فيش حقوقي خواهان نيز صورت گرفته باشد، علاوه بر استشهاديه، آن نيز ضميمه دادخواست اصلي شده و تقديم به دادگاه صالح مي‌ شود.

بعد از ثبت و ارجاع و تعيين شعبه، تعيين وقت انجام شده و وقت رسيدگي به طرفين ابلاغ مي‌ شود. در جلسه رسيدگي طرفين دعوي بايستي با ارائه مدارك و شهود، خواسته خود را در دادگاه مطرح كنند.

شهود مي بايست در محضر دادگاه سوگند بخورند و در مورد اوضاع و احوال اقتصادي شهادت دهند. در اين حالت خوانده حق اين را دارد كه خواستار سوگند ياد كردن از تك تك شهود گردد. بعد از همه اين مراحل و پايان يافتن جلسه رسيدگي راي صادر شده و به طرفين ابلاغ مي‌ گردد.

مدارك جهت تعديل اقساط مهريه

• كارت ملي خواهان و در صورت امكان خوانده

• تصوير مصدق استشهاديه• تصوير مصدق دادنامه قطعي مبني بر محكوميت به پرداخت مهريه و تقسيط آن

• فرم ثبت نام در ثنا

• سند ازدواج يا طلاق در صورت امكان

• كارت بانكي براي پرداخت هزينه هاي دادرسي و خدمات قضايي

نكته: چنانچه دعواي اعسار در دادگاه رد گردد، دادگاه علاوه بر حكم به رد دعوا مدعي اعسار را به پرداخت وجوه زير محكوم مي‌ كند:

• خسارت وارده بر خوانده دعواي اعسار البته مشروط به درخواست خوانده.

• حق‌الوكاله وكيل معاضدتي در صورت استفاده از وكيل معاضدتي در حق دولت.


برچسب: مهريه,تعديل اقساط مهريه,قانون تعديل اقساط مهريه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۳:۵۴:۵۳ توسط:ري را موضوع:

توقيف اموال براي مهريه

توقيف اموال براي مهريه

هنگامي كه عقد نكاح ميان زن و مرد منعقد مي گردد، آن ها در برابر هم تكاليف و مسئوليت هايي را بر عهده مي گيرند؛ از جمله اينكه مرد وظيفه دارد به محض مطالبه زوجه، مهريه وي را پرداخت كند. مهريه در هر شرايطي بايستي پرداخت گردد، حتي در صورتي كه زن از مرد تمكين نكند. برخي اوقات ممكن است كه به دليل وجود اختلاف ها يا تصميمات شخصي، زن تصميم بگيرد كه اقدام به توقيف اموال مرد براي مهريه كند. البته توجه داشته باشيد كه توقيف اموال براي مهريه، شامل همه ي مهريه مي شود و موضوع آن از شمول قوانين مربوط به مهريه تا 110 سكه تفاوت دارد.

مراحل توقيف اموال براي مهريه

پيش از هر چيزي بايد توجه كنيد با نظر به اينكه در پروسه توقيف اموال، امكان جابجايي اموال توسط مرد به  فرد ديگري وجود دارد، بنابراين مراجعه به يك وكيل مهريه ضروري است. با اين وجود براي توقيف اموال براي مهريه، زن هم مي تواند به دادگاه و هم به اداره ثبت مراجعه نمايد.

مراجعه به دادگاه خانواده براي توقيف اموال مهريه: در اين شيوه، زن با ارائه دادخواست به دادگاه خانواده دادخواستي با موضوع تامين خواسته براي مطالبه به مهريه ارائه مي دهد. دادگاه به كمك اجراي ثبت اموال را توقيف مي كند. لازم به ذكر است كه طي مدت ده روز از صدور قرار تامين خواسته، بايستي دادخواست مطالبه مهريه را به دادگاه بدهيد. در حقيقت شما نخست از دادگاه توقيف اموال با قرار تامين خواسته براي جلوگيري از نقل و انتقال آن و سپس درخواست مطالبه مهريه را داريد.

مراجعه به اداره ثبت جهت توقيف اموال براي مهريه: اين امكان فراهم گرديده است كه زن با مراجعه به اداره ثبت محل وقوع عقد تقاضاي صدور اجراييه نمايد. درخواست صدور اجراييه به معناي اين است كه اداره ثبت به زوج مهلت مي دهد تا مهريه زوجه را پرداخت كند. اگرمرد به اجراييه عمل نكرد و مهريه را پرداخت نكرد، زن مي تواند اموال او را توقيف كند.

اموال قابل توقيف براي مهريه

هر مالي به جز آنچه كه مستثنيات دين به شمار مي رود را مي توان توقيف كرد، نظير آپارتمان، زمين، خانه، مغازه، ماشين، حساب بانكي، سهام، حقوق كارمندي، ديني كه فرد ديگري بايد به مرد پرداخت كند و …

به طور كلي هر مال منقول يا غيرمنقول را چنانچه به نام مرد باشد و وي مالك آن باشد، قابل توقيف براي مهريه خواهد بود.

مستثنيات دين

همانگونه كه در بالا ذكر شد، اموالي به نام مستثنيات دين وجود دارد كه زن نمي تواند براي دريافت مهريه اش آنها را توقيف نمايد. به موجب ماده 24 قانون نحوه اجراي محكوميت هاي مالي، زن از اموال زير نمي تواند مهريه خود را مطالبه و توقيف آنها را درخواست كند:

خانه مسكوني كه عرفاً در شان محكوم‌عليه در حالت اعسار وي باشد؛ 

وسايل لازم براي زندگي كه براي رفع حوائج ضروري محكوم‌عليه و افراد تحت تكفل او مورد نياز است؛

آذوقه موجود به قدر احتياج محكوم‌ٌعليه و افراد تحت تكفل او براي مدتي كه عرفاً آذوقه ذخيره مي‌گردد؛

كتب و ابزار علمي و تحقيقاتي براي اهل علم و تحقيق متناسب با شان آنها؛

لوازم و ابزار كار كسبه، پيشه‌ وران، كشاورزان و ديگر افراد كه براي امرار معاش ضروري آنها و افراد تحت تكفلشان مورد نياز است؛

تلفن مورد نياز مديون؛

مبلغي كه در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت مي‌گردد، مشروط بر اينكه پرداخت اجاره‌ بها بدون آن موجب عسر و حرج شود و عين مستاجره مورد نياز مديون بوده و بالاتر از شان وي نباشد.

مدت زمان توقيف اموال براي مهريه

با توجه به اينكه درخواست توقيف چه مالي را داشته باشيد، آن مال چه خصوصياتي داشته باشد و از چه راه اقدام مي كنيد و تا چه اندازه راه درست را رفته ايد، مدت زمان توقيف اموال براي مهريه متفاوت است.

رفع توقيف اموال براي مهريه

پس از آنكه زن با انتخاب يكي از اموال قابل توقيف، اقدام به توقيف اموال مرد كرد، پيامكي براي مرد مبني بر اينكه اموال وي توقيف شده ارسال مي شود؛ يعني مال وي غير قابل انتقال شده است. چنانچه مرد به اين مسئله اعتراضي داشته باشد مي تواند اعتراضش را ثبت كند و درخواست رفع توقيف آن را بنمايد. به صورت كلي مرد هنگامي مي تواند درخواست رفع توقيف كند كه ثابت كند مال جزء مستثنيات دين است يا از راه ديگري قابل نقل و انتقال نيست. بنابراين مردان براي رفع توقيف اموال براي مهريه بايد اثبات نمايند كه توقيف آن مال موجب مشقت و سختي آنها در زندگي است و آن مال متناسب با نياز آنها مي باشد و مي تواند جز مستثنيات دين باشد كه البته در اين شيوه مي توانيد به يك وكيل مهريه مراجعه نماييد تا به شما راهنمايي هاي لازم را بدهد.


برچسب: مهريه,توقيف اموال,توقيف اموال براي مهريه,اموال قابل توقيف براي مهريه,مستثنيات دين,مدت زمان توقيف اموال براي مهريه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۵:۱۸:۲۹ توسط:ري را موضوع:

شرايط ازدواج موقت

ازدواج موقت

ازدواج موقت يا صيغه كه با خواندن صيغه محرميت انجام مي گيرد، به ازدواجي گفته مي شود كه در برابر ازدواج دائم قرار داشته و در آن براي مدت مشخص و محدود با تعيين مهريه، عقد ازدواج ميان زن و مرد جاري مي شود و با پايان مدت آن، محرميت آن ها از بين مي رود. ازدواج موقت با نام هاي زير نيز شناخته مي شود:

• نكاح منقطع

• متعه

• ازدواج موقت

• صيغه

• صيغه موقت

• صيغه محرميت

• ازدواج يك ساعته

• صيغه و ازدواج موقت ساعتي

• صيغه ساعتي

صيغه در چه شرايطي صورت مي گيرد؟

ثبت صيغه موقت الزامي نيست و تنها با توافق زوجين و يا در صورت باردار شدن زن انجام مي گيرد.اما از آن رو كه ثبت ازدواج دائم اجباري است و عدم ثبت آن براي مرد مجازات زندان به دنبال خواهد داشت، مردان به 2 شيوه اين ازدواج را ثبت مي نمايند.اين روش ها عبارتند از:

1- مرد به دادگاه مراجعه كرده و اجازه ازدواج مجدد را ميگيرد. در صورتي كه مرد وكيل داشته باشد و زن او نيز تمكين نكند، اين اجازه به راحتي قابل دريافت است.

2- ازدواج به طور عادي صورت مي گيرد و بعد همسر دوم از مرد شكايت مي كند تا ازدواج را ثبت كند.

ويژگيهاي لازم براي ازدواج موقت

• مدت عقد بايستي معلوم شود، در غير اينصورت عقد باطل است؛• تاريخ ابتدا و انتهاي عقد بايستي معين باشد؛

• رضايت كامل دو طرف براي انجام عقد ضروري مي باشد؛

• بالغ بودن طرفين عقد؛• اذن پدر يا جد پدري براي دختر؛

• در صورت خودداري غيرموجه پدر از دادن اجازه، دختر مي تواند از دادگاه مدني درخواست اجازه ازدواج نمايد؛

• تعيين مهريه؛

• مجرد بودن زن؛

• زن در زمان عده نباشد؛

• زوجين پيش از عقد با هم زنا نكرده باشند؛

• خواندن صيغه محرميت توسط عاقد يا خود مرد و زن.

توجه داشته باشيد كه در هر دو شكل ازدواج يك خطبه عقد جاري مي گردد. احكام صيغه به صورت كلي در هر دو مورد صدق مي كند،ولي امكان دارد كه تفاوت هايي در خواندن صيغه در 2 شيوه وجود داشته باشد.

در واقع آنچه از آن صحبت مي كنيم همان صيغه محرميت است كه مي تواند به شكل صيغه محرميت موقت يا دائم باشد؛ بدين معنا كه طرفين، ازدواج موقت ساعتي يا مادام العمر داشته باشند. براي دختر باكره، صيغه و ازدواج موقت بدون اجازه پدر باطل است.

صيغه و ازدواج موقت از نظر شرعي حلال است. بنابراين از نظر قانوني و حقوقي نيز مشكلي ندارد. انجام آن مستلزم شرايطي است كه در ادامه به آن خواهيم پرداخت.

شرايط صيغه چيست؟

براي صيغه و ازدواج موقت نيازي به نوشتن و گرفتن شاهد نيست و خواندن صيغه كافي مي باشد.

چنانچه صيغه ازدواج موقت توسط زن و مرد جاري نگردد و عاقد داشته باشند، عاقد بايستي بالغ باشد.

در ازدواج موقت طلاق وجود ندارد، بلكه با پايان مدت زمان صيغه اتمام مي يابد، يا اينكه مرد بگويد زمان باقيمانده را به همسرم بخشيدم.

مرد مي تواند زني كه همچنان در عقد موقت وي قرار دارد و مدت عده اش تمام نشده را به عقد دائم خود در آورد.

زن نبايد هنگام جاري شدن صيغه موقت در نكاح مرد ديگري باشد.

براي صيغه و ازدواج موقت رضايت طرفين الزامي است.

لازم به ذكر است در رابطه با اينكه آيا مرد مي تواند با همسر موقت خود بيش از چهار ماه رابطه جنسي برقرار نكند ميان علما اختلاف وجود دارد.

همانطور كه خواستگاري از زني كه ازدواج دائم كرده، حرام است، خواستگاري از زني كه به صيغه شخص ديگر در آمده نيز حرام مي باشد.


برچسب: ازدواج موقت,صيغه,نكاح منقطع,صيغه موقت,صيغه محرميت,شرايط صيغه،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۰۴:۰۲:۳۲ توسط:ري را موضوع:

ماليات بر ارث

ماليات بر ارث

يكي از مراحلي روند قانوني دريافت ارث، پرداخت ماليات آن مي باشد. در اين مقاله به جزئيات مربوط به ماليات بر ارث و نكات قانوني آن خواهيم پرداخت.

ماليات بر ارث چيست؟

ماليات بر ارث حقي قانوني بوده كه دولت در ما ترك شخص متوفي داشته و وراث ملزم به پرداخت آن مي باشند. به بيان ديگر، ماليات بر ارث يكي از انواع ماليات هاي مستقيمي مي باشد كه دولت بر اساس قانون دريافت مي كند.

بنابراين چنانچه شخصي فوت كند و ورثه داشته باشد، وراث يا نماينده قانوني آن ها بايد نخست نسبت به اخذ انحصار وراثت اقدام كنند تا رسما به عنوان وراث متوفي مشخص شوند. همچنين وظيفه دارند طي مدت حداكثر 1 سال از تاريخ فوت به سازمان امور مالياتي محل سكونت متوفي مراجعه نمايند و در اظهارنامه اي كه فرم هاي مخصوص آن توسط سازمان امور مالياتي تهيه شده است، اطلاعات هويتي و مكاني متوفي و وراث در زمان فوت و اموال و بدهي ها، هزينه هاي كفن و دفن و واجبات مالي و عبادي و ديون محقق و مسلم متوفي مانند مهريه همسر را درج كنند.

پس از آن به اظهارنامه ها رسيدگي مي شود و بعد از ارزيابي اموال، نتيجه رسيدگي به وراث ابلاغ خواهد شد و هر كدام از وراث به نسبت سهم الارث خود ملزم به پرداخت ماليات متعلقه خواهند گرديد.

اموال مشمول ماليات بر ارث

مطابق قانون اموال مشمول ماليات بر ارث كه درنتيجه فوت فرد انتقال پيدا مي كند، به شرح زير است:

- سپرده‌هاي بانكي، اوراق مشاركت و ديگر اوراق بهادار به‌استثناء موارد مندرج در بند ۲ ماده قانون ماليات هاي مستقيم و سودهاي متعلق به آن‌ها و همچنين سود سهام و سهم‌ الشركه تا تاريخ ثبت انتقال به نام وراث و يا پرداخت و تحويل به آن‌ ها به نرخ 3 درصد؛

- سهام و سهم‌ الشركه و حق تقدم آن‌ها 1.5 برابر نرخ‌هاي مذكور در تبصره ۱ ماده ۱۴۳ و ماده ۱۴۳ مكرر قانون ماليات هاي مستقيم طبق مقررات مزبور در تاريخ ثبت انتقال به نام وراث؛

- حق الامتياز و ديگر اموال و حقوق مالي كه در بندهاي مذكور به آن‌ها تصريح نشده‌است؛

- انواع وسايل نقليه موتوري، زميني، دريايي و هوايي؛

- املاك و حق واگذاري محل يك و نيم برابر نرخ‌ هاي مذكور در ماده ۵۹ قانون ماليات‌ ها اموال و دارايي‌ هاي متعلق به متوفي ايراني كه در خارج از كشور قرار دارد.

اموال معاف از پرداخت ماليات

بعضي از اموال به جا مانده از شخص متوفي، مشمول ماليات بر ارث نيستند و از پرداخت ماليات معاف مي باشند. اين اموال شامل موارد زير هستند:

- وجوه بازنشستگي و وظيفه و پس‌ انداز خدمت و مزاياي پايان خدمت، مطالبات مربوط به خسارت اخراج، بازخريد خدمت و مرخصي استحقاقي استفاده ‌نشده و بيمه‌هاي اجتماعي و همچنين وجوه پرداختي توسط مؤسسات بيمه يا بيمه‌گزار و يا كارفرما نظير انواع بيمه‌هاي عمر و زندگي، خسارت فوت و نيز ديه و نظاير آن‌ها حسب مورد كه يكجا و يا به‌ صورت مستمر به ورثه متوفي پرداخت خواهد شد.

- دارايي هايي كه براي سازمان‌ها، مؤسسات و نهادهاي مذكور در ماده ۲ قانون ماليات‌ها مورد وقف يا نذر يا حبس قرار گيرند. 

- وسايل خانه محل سكونت متوفي

- دارايي هايي كه جزء ماترك متوفي بوده و بر اساس قوانين يا احكام خاص، مالكيت آنها سلب و يا به طور بلاعوض در اختيار اشخاص موضوع ماده ۲ قانون ماليات‌ ها قرار گيرد.

تعيين نرخ ماليات بر اساس نسبت با متوفي

بر طبق قانون ماليات بر ارث بنا بر اينكه تركه متوفي چه مقدار باشد، مالياتي متفاوت در نظر مي گيرند. همچنين نرخ ماليات بر ارث، تابع نسبت وارث با متوفي مي باشد. پس هرچه نسبت وارث با متوفي نزديك‌ تر باشد، ماليات بر ارث كمتر خواهد بود و هر مقدار كه نسبت وارث با متوفي دورتر باشد، نرخ ماليات بر ارث بيشتر خواهد بود.

به صورت دقيق نرخ‌هاي اعلامي سازمان امور مالياتي براي وراث طبقه يك است و به ترتيب براي وراث طبقه دوم 2 برابر و براي وراث طبقه سوم به 4 برابر مي‌رسد. همچنين بايستي در نظر داشت كه چنانچه در هر طبقه حتي يك نفر ورثه در قيد حيات باشد، موجب مي‌شود كه هيچ ارثي به افراد طبقات ديگر تعلق نگيرد.


برچسب: ماليات,ماليات بر ارث,اموال مشمول ماليات بر ارث,اموال معاف از پرداخت ماليات,نرخ ماليات،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۴۵:۲۵ توسط:ري را موضوع: